یک تجربه ارزشمند کاری
- ۰۱/۰۲/۲۹ ، ۱۸:۳۹ ب.ظ
- تجربیات کاری,
- ۴۴۸ بازدید
میخواستم یه نکته ایی رو توی کار که به شخصه باهاش رو به رو شدم رو باهاتون به اشتراک بذارم و اون نکته اینه که خواهشا تصمیمات مهم زندگیتون رو بر پایه سخنان ناب انگیزشی که بعضی از دوستان تو صفحات مجازی ارایه میدن نگیرید! چند روز پیش با شخصی تو جلسه بودم که به شدت پیگیر این مسایل بود و بعد از شنیدن جمله من میتونم فورا نه ولی قطعا با قرض کردن کلی پول از فامیل کسب و کاری رو راه انداخته بود که امروز با یک میلیارد بدهی مجبور به تعطیل کردن اون کار شده بود! بخدا به پیر به پیغمبر کارآفرینی کار هر کسی نیست و با 5 صبح بیدار شدن و مدیتیشن و الگو قرار دادن ایلام ماسک نمیشه به جایی رسید و هر کاری علاوه بر این موارد گفته شده نیاز به دانش، تخصص و تجربه داره!
خودتون رو با اینجور مطالب تو اینستاگرام سرگرم نکنید و تصمیمات هیجانی نگیرید! با این وضعیت اقتصادی کشور امکان خطا و هدر رفت سرمایه به شدت زیاده! به جاش سعی کنید کتاب هایی که تو شروع یه کسب و کار کمکتون میکنن رو مطالعه کنید!
گروه و کانال تلگرام وبلاگ نویس ها
- ۰۱/۰۲/۲۶ ، ۱۸:۱۴ ب.ظ
- اخبار کوتاه,
- ۴۴۱ بازدید
همونطوری که میدونید با وجود شبکه های اجتماعی عملا وبلاگ نویسی داره رو به انزوا میره و این روزها کمتر کسی حوصله نوشتن در قالب وبلاگ یا وسایت شخصی رو داره. به همین دلیل من و امیررضای عزیزم تصمیم گرفتیم تو تلگرام یه گروهی رو به نام " وبلاگنویس ها " تاسیس کنیم تا بتونیم خیلی هایی که از این فضا فاصله گرفتن رو مجدد به وبلاگنویسی برگردونیم. هدف دوم ما از تاسیس این گروه ارتباط نزدیکتر و کمک به دیده شدن نوشته های ارزشمندی هست که دوستان وبلاگ نویس منتشر میکنن.
ورود به گروه تلگرام وبلاگ نویس ها عضویت در کانال تلگرام وبلاک نویس ها
نکته شماره یک :
اگر بنا به هر دلیلی دوست دارید هویتتون نامشخص بمونه میتونید خودتون رو توی گروه معرفی نکنید و به صورت ناشناس پیگیر مباحث باشید.
نکته شماره دو :
هدف این گروه بیان دغدغه ها، آشنایی بیشتر، ایجاد حرکت های گروهی و گپ و گفت های دوستانه و کمک به رفع مشکلات شما وبلاگ نویس هاست.
نکته شماره سه :
اگر براتون مقدور هست این پست رو توی وبلاگتون منتشر کنید تا بتونیم یه جمع بزرگ و خوبی رو از همه دوستای وبلاگ نویس داشته باشیم.
نکته شماره چهار :
حتما بعد از عضویت تو گروه قوانین گروه رو مطالعه کنید
نکته پایانی :
به زودی بنر این گروه تلگرامی رو تهیه میکنیم تا بتونید با قرارداد کد این بنر تو قالب وبلاگتون مابقی دوستانتون رو دعوت و تشویق به عضویت کنید.
چرا نون گرون شد ؟!
- ۰۱/۰۲/۲۱ ، ۱۴:۰۰ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۳۹۷ بازدید
اگر یکم علم سیاست و آگاهیتون رو بالا ببرید و از تحلیل های راننده تاکسی ها استفاده نکنید به راحتی متوجه میشید که این گرون شدن نون تحت تاثیر مستقیم جنگ روسیه و اکراین هست! همونطوری که میدونید اکران یکی از بزرگترین صادر کننده های گندم به جهان هست و وقتی درگیر جنگ داخلی میشه یعنی کل سیستم به هم ریخته و همین اتفاق باعث میشه تمام مواد غذایی که برپایه گندم و آرد هست تو کل دنیا گرون بشه! درسته که خون همه ما از گرونی ها بخاطر سیاست های غلط داخلی به جوش اومده و من منکر این قضیه نیستم ولی خواهشی که دارم اینه که یکم علمتون رو نسبت به بعضی مسایل بالا ببرید و بعد اظهار نظر کنید!
کارهامو میندازم عقب ! چی کار کنم ؟
- ۰۱/۰۲/۰۵ ، ۱۴:۰۸ ب.ظ
- تجربیات کاری,
- ۷۳۵ بازدید
یکی از منفی ترین نکته هایی که تو وجود من بود و خداروشکر برطرف شد به تعویق انداختن کارهام بود ! یعنی کافی بود یکی یه کاری بهم میسپرد یا برای انجامش بهم وقت محدود میداد ! اون کار یا اونقدر دیر انجام میشد که به درد نمیخورد یا اصلا انجام نمیشد و من میشدم همون بدقول همیشگی ! اینقدر این قضیه ادامه دار بود که باعث شد دیگه اعتباری بین اطرافیانم نداشته باشم و همچکس ازم هیچ کمکی نخواد ! یه روزی تو اینستاگرام یه استوری دیدم که متوجه شدم این مشکل خیلی از آدم هاست و خیلی ها از این حالت رنج میبرن ولی درمانش چی هست ؟
کلی خوندم و سایت های مختلف روانشناسی رو زیر و رو کردم و با یکم دقت کردن تو رفتار خودم متوجه شدم انگار یکی درونم هست و مدام پشت گوشم میخونه ولش کن ! حالا فعلا حسش نیست بعدا انجامش بده ! خیلی زمان برد تا به دلیل اصلیش پی بردم و راه حلی که براش پیدا کردم واکنش سریع بود ! مثلا ساعت 1 شب هم که میشد و یادم میومد باید کاری رو انجام میدادم بلند میشدم و با تمام سختی هاش انجام میدادم و دوباره میخوابیدم . این روند رو در پیش گرفتم و بعد از گذشت یک ماه تونستم کاملا بهش غلبه کنم . شاید باورتون نشه ولی دیگه اون صدارو نمیشنوم که میگفت حالا فرصت هست بیخیال و انگار اون آدم از درون من رفته !
سعی کردم به ساده ترین حالت ممکن راه حل رو بیان کنم و اگر شما هم این مشکل گذشته من رو ندارید با خودتون تکرار کنید : " من هر وظیفه ایی که دارم رو همین الان انجامش میدم، چه بخوام و چه نخوام ! "

مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمیآورم. گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است. دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم. راستی، من میم صدایش میکنم. اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیام را بهم نمیریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- سانتی مانتالیسم! که چی!؟
- پدر پولدار، پدر بی پول!
- خواب عجیبی که دیدم ..
- روزی که خدا رو لمس کردم ..
- در تاریکیهای این روزها ..
- یک مکالمه ساده ولی دلنشین!
- معرفی کتاب؛ فرار از اردوگاه چهارده
- اساتید پکیج فروش منتظر شماییم!
- کفشهای بالدار بابا ..
- برای یک زندگی معمولی ..
- بالاخره استخدام کردیم ولی ...
- درسهایی از انقلاب رومانی!
- همه چیز بود، جز پای رفتنم ..
- نیروی کار؟ گشتم نبود نگرد نیست!
- با خدا معامله کردم!
مهدیار پردیس گفتــه :
لذتبخشترین بخش زندگیم همینه که ...هوپ ... گفتــه :
کاملا موافقم باهاتون، هنوز که ...حدیث ملاحسینی گفتــه :
برخی با فیس و افاده زندگیشون رو ...mehraban 75 گفتــه :
اول متن منو یاد رمان ها می اندازه قلم خوبی داریدویــ ـانا گفتــه :
حرف حق!عارفه صاد گفتــه :
خیلی خوب گفتید خصوصا همون قسمت که ...parvaneh mohajer گفتــه :
سلام معمولا خواب، حالو احوالات ...نیلوفر توکلی گفتــه :
یادمه استادی داشتم که اهل نصیت ...سهیلا گفتــه :
من خوندم چندسال پیش، اما برام کارایی نداشت.نسرین ⠀ گفتــه :
به نظرت تو اقتصاد مریض ایران هم چنین راهکاری جواب میده؟