گروه و کانال تلگرام وبلاگ نویس ها
- ۰۱/۰۲/۲۶ ، ۱۸:۱۴ ب.ظ
- اخبار کوتاه,
- ۴۴۱ بازدید
همونطوری که میدونید با وجود شبکه های اجتماعی عملا وبلاگ نویسی داره رو به انزوا میره و این روزها کمتر کسی حوصله نوشتن در قالب وبلاگ یا وسایت شخصی رو داره. به همین دلیل من و امیررضای عزیزم تصمیم گرفتیم تو تلگرام یه گروهی رو به نام " وبلاگنویس ها " تاسیس کنیم تا بتونیم خیلی هایی که از این فضا فاصله گرفتن رو مجدد به وبلاگنویسی برگردونیم. هدف دوم ما از تاسیس این گروه ارتباط نزدیکتر و کمک به دیده شدن نوشته های ارزشمندی هست که دوستان وبلاگ نویس منتشر میکنن.
ورود به گروه تلگرام وبلاگ نویس ها عضویت در کانال تلگرام وبلاک نویس ها
نکته شماره یک :
اگر بنا به هر دلیلی دوست دارید هویتتون نامشخص بمونه میتونید خودتون رو توی گروه معرفی نکنید و به صورت ناشناس پیگیر مباحث باشید.
نکته شماره دو :
هدف این گروه بیان دغدغه ها، آشنایی بیشتر، ایجاد حرکت های گروهی و گپ و گفت های دوستانه و کمک به رفع مشکلات شما وبلاگ نویس هاست.
نکته شماره سه :
اگر براتون مقدور هست این پست رو توی وبلاگتون منتشر کنید تا بتونیم یه جمع بزرگ و خوبی رو از همه دوستای وبلاگ نویس داشته باشیم.
نکته شماره چهار :
حتما بعد از عضویت تو گروه قوانین گروه رو مطالعه کنید
نکته پایانی :
به زودی بنر این گروه تلگرامی رو تهیه میکنیم تا بتونید با قرارداد کد این بنر تو قالب وبلاگتون مابقی دوستانتون رو دعوت و تشویق به عضویت کنید.
سلام ، مسعود کوثری هستم !
- ۰۱/۰۱/۲۰ ، ۱۷:۲۰ ب.ظ
- روزنوشت, اخبار کوتاه,
- ۶۵۹ بازدید
بعد از یک سال و سه ماه سلام ! ول کردن خونه دوم آدم کار راحتی نیست و نوشتن همیشه برای من آرام بخش ترین قسمت زندگیم بوده ! از امروز دوباره مینویسم ولی نه با اسم مستعار گذشته ، با اسم خودم ! مسعود کوثری و قرار هست بیشتر در رابطه با کارم و زندگی شخصیم بنویسم ! امیدوارم شما هم مثل من از پاک شدن 300 تا پستی که از سال 1394 نوشته شده بود ناراحت نباشید چون همیشه برای تغییر باید از یه سری داشته ها دل کند !

مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمیآورم. گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است. دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم. راستی، من میم صدایش میکنم. اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیام را بهم نمیریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- سانتی مانتالیسم! که چی!؟
- پدر پولدار، پدر بی پول!
- خواب عجیبی که دیدم ..
- روزی که خدا رو لمس کردم ..
- در تاریکیهای این روزها ..
- یک مکالمه ساده ولی دلنشین!
- معرفی کتاب؛ فرار از اردوگاه چهارده
- اساتید پکیج فروش منتظر شماییم!
- کفشهای بالدار بابا ..
- برای یک زندگی معمولی ..
- بالاخره استخدام کردیم ولی ...
- درسهایی از انقلاب رومانی!
- همه چیز بود، جز پای رفتنم ..
- نیروی کار؟ گشتم نبود نگرد نیست!
- با خدا معامله کردم!
مهدیار پردیس گفتــه :
لذتبخشترین بخش زندگیم همینه که ...هوپ ... گفتــه :
کاملا موافقم باهاتون، هنوز که ...حدیث ملاحسینی گفتــه :
برخی با فیس و افاده زندگیشون رو ...mehraban 75 گفتــه :
اول متن منو یاد رمان ها می اندازه قلم خوبی داریدویــ ـانا گفتــه :
حرف حق!عارفه صاد گفتــه :
خیلی خوب گفتید خصوصا همون قسمت که ...parvaneh mohajer گفتــه :
سلام معمولا خواب، حالو احوالات ...نیلوفر توکلی گفتــه :
یادمه استادی داشتم که اهل نصیت ...سهیلا گفتــه :
من خوندم چندسال پیش، اما برام کارایی نداشت.نسرین ⠀ گفتــه :
به نظرت تو اقتصاد مریض ایران هم چنین راهکاری جواب میده؟