کمی تامل قبل از انجام کار !
- ۰۲/۰۱/۲۱ ، ۱۶:۲۵ ب.ظ
- تجربیات کاری,
- ۵۹۶ بازدید
یه دوستی میگفت اگر قبل از انجام یه کاری از خودت دوتا سوال " تا کی قراره انجامش بدم؟ " و " خوب آخرش که چی؟ " رو بپرسیم از نصف اشتباهاتمون جلوگیری کردیم! چقدر مختصر و مفید بود! حالا من میگم اگر به کارما هم اعتقاد داشته باشیم و این جمله " هر عمل من، عکس العملی داره " رو هم به سوالات بالا اضافه کنیم میتونیم اشتباهات رو به صفر برسونیم! خیلی سخت نیست کافیه یکم تمرین کنیم و این تمرین نیاز به روز شنبه برای شروع نداره، همین الان وقتشه!
کارهامو میندازم عقب ! چی کار کنم ؟
- ۰۱/۰۲/۰۵ ، ۱۴:۰۸ ب.ظ
- تجربیات کاری,
- ۱۲۷۰ بازدید
یکی از منفی ترین نکته هایی که تو وجود من بود و خداروشکر برطرف شد به تعویق انداختن کارهام بود ! یعنی کافی بود یکی یه کاری بهم میسپرد یا برای انجامش بهم وقت محدود میداد ! اون کار یا اونقدر دیر انجام میشد که به درد نمیخورد یا اصلا انجام نمیشد و من میشدم همون بدقول همیشگی ! اینقدر این قضیه ادامه دار بود که باعث شد دیگه اعتباری بین اطرافیانم نداشته باشم و همچکس ازم هیچ کمکی نخواد ! یه روزی تو اینستاگرام یه استوری دیدم که متوجه شدم این مشکل خیلی از آدم هاست و خیلی ها از این حالت رنج میبرن ولی درمانش چی هست ؟
کلی خوندم و سایت های مختلف روانشناسی رو زیر و رو کردم و با یکم دقت کردن تو رفتار خودم متوجه شدم انگار یکی درونم هست و مدام پشت گوشم میخونه ولش کن ! حالا فعلا حسش نیست بعدا انجامش بده ! خیلی زمان برد تا به دلیل اصلیش پی بردم و راه حلی که براش پیدا کردم واکنش سریع بود ! مثلا ساعت 1 شب هم که میشد و یادم میومد باید کاری رو انجام میدادم بلند میشدم و با تمام سختی هاش انجام میدادم و دوباره میخوابیدم . این روند رو در پیش گرفتم و بعد از گذشت یک ماه تونستم کاملا بهش غلبه کنم . شاید باورتون نشه ولی دیگه اون صدارو نمیشنوم که میگفت حالا فرصت هست بیخیال و انگار اون آدم از درون من رفته !
سعی کردم به ساده ترین حالت ممکن راه حل رو بیان کنم و اگر شما هم این مشکل گذشته من رو ندارید با خودتون تکرار کنید : " من هر وظیفه ایی که دارم رو همین الان انجامش میدم، چه بخوام و چه نخوام ! "
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- ۱۴۰۲، سالی که نکو نبود!
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
تینا گفتــه :
من باهمچین ادمی برخورد داشتم که ...ناشناس گفتــه :
مگه منتقل نشده بودین وردپرس؟! ای بابا ...asiyeh گفتــه :
نوشتین به واسطه علاقه ای که به ...asiyeh گفتــه :
اتفاقا چند وقت پیش یه سریال کره ای ...asiyeh گفتــه :
کتاب خیلی جذاب و غم انگیزی بود .asiyeh گفتــه :
به قاتله علاقه داشتی ؟asiyeh گفتــه :
درکل بد نبود . ولی فضاشو زیاد دوس ...asiyeh گفتــه :
اوه تادلت بخاد تو خانواده مون فت و ...تینا گفتــه :
سلام خوبی تولدت مبارک من چندسال ...Ronia گفتــه :
روزتون مبارک دکتر 💉🗡🩺