مرگ کتاب های نصرالله کسرائیان
- ۰۱/۰۴/۱۵ ، ۱۴:۱۵ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۸۷۹ بازدید
فروشگاه « کتاب ویستا » (در سعادتآباد تهران) متعلق به « نصرالله کسرائیان » به علت ورشکستگی مالی، تعطیل شد . آن هم در شهری که در یکی از خیابانهایش ( جردن ) یک ساعت مچی مردانه، « یک میلیارد و دویست میلیون تومان » به فروش میرسد. چگونه یک ملت میتواند این چنین اندوهبار، علیه خودش انقلاب کند؟
تعطیلی « کتاب ویستا » را « نصرالله کسرائیان » چنین اعلام کرده است: بدین وسیله به اطلاع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزرات دارایی، سازمان تأمین اجتماعی، شهرداری، ادارات برق، گاز، تلفن، اتحادیه ناشران و کتابفروشان، هممحلهایها و رسانههای مجازی میرساند که « کتاب ویستا » واقع در سعادتآباد، از پانزدهم آذرماه ۱۳۹۵ تعطیل شده است. نه از آنها که نیامدند گله داریم، نه از آنها که کتاب نمیخوانند، از آنها هم که آمدند یا به اشکال مختلف کمکمان کردند، سپاسگزاریم. چند سال سوبسید دادیم و تلاش کردیم سرپا نگاهش داریم ، نشد .تصمیم برای تعطیل کردنش تصمیمی دشوار بود ، به ویژه برای همسرم که تا آخرین لحظه برای بازنگاهداشتناش اصرار داشت. دیری نخواهد گذشت که همه کتابفروشی ها بجز آنهایی که کتاب، کاغذ و محصولات فرهنگی از ارگان ها ، ادارات و دولت دریافت میکنند به همین روز خواهند افتاد و مجبور به ترک کار و کسب شان خواهند شد. من نمیگویم به خاطر کتاب فروش بلکه به خاطر آینده فرزندانتان کتاب بخرید تا در آینده فرزندان بی سواد و دولتمردان نادان نداشته باشیم.
چقدر یه نوشته میتونه برای من دردناک باشه؟ مرگ کتاب به معنای مرگ آخرین نسل بشر. بعد خوندن این نوشته و دیدن تابلوی " برای همیشه بسته شد " روی در ورودی کتاب فروشی ویستا احساس ناخوشایندی بهم دست داد. حس کردم چند سانت بیشتر توی جهل فرو رفتیم. من خودم همیشه کتاب هایی رو که اینطرف و اونطرف میبینم میرم و میگردم دنبالش و هیچوقت از هیچ نسخه ایی به جز نسخه کاغذیش استفاده نمیکنم. حس من به نگاه کردن و لمس کردن کاغذ کتاب بی نظیره. به قول هانریش بل کتاب خوندن برای من بوی ناب توت فرنگی های باغ خانوم روزولت رو داره.
کمی بیشتر مطالعه کنیم..
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
- چیزی از لانگ کووید میدونید ؟
- آقایون فرمودن اینترنت طبقاتی میخوایم !
- حمله قلبی ساعت 2 بامداد !
- برای صابر راستی کردار عزیز ..
- گریه با طعم رزومه و استخدام !
هوپ ... گفتــه :
عزیز چشم قشنگ... متوجه میشد نور رنگی چطوریه؟Ronia گفتــه :
اخه چرااین دنیا اینقدر درد داره 🥺امیررضا ... گفتــه :
میدونی، این روزا که صحبت های آدما ...مهدیار (مترسک) گفتــه :
یاد همکلاسی نابینام افتادم، چقدر ...Rahena . گفتــه :
خط آخر : «هر چیزی که بدان مغروری ...طیبه گفتــه :
سالها پیش دیدمش و همونطور که ...Ronia گفتــه :
دست بالادست زیاد هست .اگه کسی به ...Ronia گفتــه :
روزتون خیلی خیلی مبارک دکتررررخانم خوشبخت گفتــه :
مگه 25 شهریور چه خبره که قراره این اتفاقات بیوفته؟Ronia گفتــه :
الهی آمین