پدر پولدار، پدر بی پول!
- ۰۱/۱۰/۲۱ ، ۱۴:۴۱ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۲۰۶ بازدید
رابرت کیوساکی تو فصل اول کتاب پدر پولدار، پدر بی پول به قشنگترین حالت ممکن توضیح میده که چطوری زمانی که برای پول کار میکنی نه چشمت موقعیتهارو میبینه و نه میتونی با درآوردن اون پول به مشکلاتت غلبه کنی! میگه وقتی شما برای پول کار نکنید همه توجهتون به حقوق و حاشه امن سر ماه جمع نیست و تو محیط کارتون به چیزهای دیگه هم اهمیت میدین! برای پول کار نکردن شیوه پولدارهای موفق هست چون اونها میدونن که چقدر این کاغذ پاره میتونه بی اهمیت باشه!
بعد از خوندن فصل یک به این فکر فرو رفتم که چقدر ما آدم ها مسیرمون رو اشتباه میریم و با وجود درآمدی که داریم باز هم عملا هیج دارایی نداریم! پیشنهاد میکنم وقت بذارید و این کتاب رو بخونید..
تا الان [ ۶ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
خیلی سال پیش اتفاقی چند تیکه از این کتابو خوندم
با این که خیلی از این سبک کتابا خوشم نمیاد ولی
فک کنم دوباره باید برم کامل بخونمش

سلام. این کتاب رو قبلا خوندم. ولی اون موقع یه سری از مسائل مطرح شده توی کتاب دغدغه من نبود. الان با خوندن این مطلب از شما به نظرم باید یک بار دیگه نگاهی به این کتاب بکنم و یک سری چیزهاشو دوباره مرور کنم. فکر کنم به دردم بخوره.
ممنون بابت ایجاد جرقه :)

به نظرت تو اقتصاد مریض ایران هم چنین راهکاری جواب میده؟

یادمه استادی داشتم که اهل نصیت نبود و فقط درسش رو میداد و میرفت کاری به کسی نداشت
اما یه روز که سر کلاس بچه ها داشتند درمورد پول و برتری اون نسبت به همه چیز بحث میکردن بهمون گفت یه جور زندگی نکنید که یه روز انقدر پول داشته باشین اما هیچ دارایی نداشته باشین
جمله ای اخرتون واقعا ارزشمند بود
پ. ن:واقعا مشتاق شدم به خوندن این کتاب🌿


مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمیآورم. گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است. دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم. راستی، من میم صدایش میکنم. اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیام را بهم نمیریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- سانتی مانتالیسم! که چی!؟
- پدر پولدار، پدر بی پول!
- خواب عجیبی که دیدم ..
- روزی که خدا رو لمس کردم ..
- در تاریکیهای این روزها ..
- یک مکالمه ساده ولی دلنشین!
- معرفی کتاب؛ فرار از اردوگاه چهارده
- اساتید پکیج فروش منتظر شماییم!
- کفشهای بالدار بابا ..
- برای یک زندگی معمولی ..
- بالاخره استخدام کردیم ولی ...
- درسهایی از انقلاب رومانی!
- همه چیز بود، جز پای رفتنم ..
- نیروی کار؟ گشتم نبود نگرد نیست!
- با خدا معامله کردم!
آخرین نظرات شما
-
مهدیار پردیس گفتــه :
لذتبخشترین بخش زندگیم همینه که ... -
هوپ ... گفتــه :
کاملا موافقم باهاتون، هنوز که ... -
حدیث ملاحسینی گفتــه :
برخی با فیس و افاده زندگیشون رو ... -
mehraban 75 گفتــه :
اول متن منو یاد رمان ها می اندازه قلم خوبی دارید -
ویــ ـانا گفتــه :
حرف حق! -
عارفه صاد گفتــه :
خیلی خوب گفتید خصوصا همون قسمت که ... -
parvaneh mohajer گفتــه :
سلام معمولا خواب، حالو احوالات ... -
نیلوفر توکلی گفتــه :
یادمه استادی داشتم که اهل نصیت ... -
سهیلا گفتــه :
من خوندم چندسال پیش، اما برام کارایی نداشت. -
نسرین ⠀ گفتــه :
به نظرت تو اقتصاد مریض ایران هم چنین راهکاری جواب میده؟
جالبه... یعنی میرسه روزی که کار کنیم بدون اینکه حتی ذره ای به پول فکر کنیم؟ حتی تصورش هم لذت بخشه.