راننده اسنپی که سبب خیر شد !
- ۰۲/۰۱/۲۸ ، ۱۷:۲۶ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۸۱۰ بازدید
تو این یک سال اخیر زندگیم کاملا به این اعتقادم رسیدم که هیچ اتفاقی، دیداری و حتی مکالمه ایی بی دلیل نیست و میتونه برای آدمیزاد یه درس بزرگ یا اتفاق کوچیکی رو رقم بزنه. داشتم با اسنپ از جایی برمیگشتم که راننده سر صحبت رو با احوال پرسی و صحبت از شغل و ... من باز کرد. حدود یک ساعتی رو با هم همسفر بودیم و از همه جا، سیاست تا اقتصاد صحبت کردیم. آدم خیلی جالب و پری بود و تو همه مسایل دیدگاههای منطقی داشت. وقتی صحبت رسید به داستان متاهلی و ازم پرسید که ازدواج کردم یا نه و من خیر دادم شروع کرد از مسایل عاطفی و داستانش گفتن. میگفت با همسرش مشکلات زیادی رو داشتن و از دوتا خانواده کاملا متفاوت بودن. خانوم از خانوادهایی امروزی و آقا از خانوادهایی سنتی و مذهبی که همین موضوع باعث خیلی اختلافات و بحثها شده بود. سرتون رو در نیارم آخر صحبتهاش رسید به معرفی یه کتاب به اسم "عشق هرگز کافی نیست" نوشته "آرون تیبک" که نجات بخش زندگیشون بود. اینقدر از این کتاب تعریف کرد که ترغیب شدم برم بخرمش و شروع کنم به خوندنش.
وقتی از ماشین پیاده شدم یه تشکر گرم ازش کردم و بهش گفتم: شاید شما باید امشب با من همسفر میشدی و راجع به چیزهایی با من صحبت میکردی که دوست داشتم بشنوم! ممنونم و تا عمر دارم این سفر رو فراموش نمیکنم. بعد از صحبتم رفت و چند متر دور نشده برگشت و گفت خیلی وقت بود نتونسته بودم با کسی حرف بزنم و احساس سبکی میکنم! کاش این سفر رو مهمون من شدی و هزینهایی رو پرداخت نمیکردی! بهش گفتم پول مهم نیست به فال نیک بگیرش ..
شب عجیبی بود! تو شکرگزاریم از خدا تشکر کردم بابت قرار دادن این آدم تو مسیرم، از همصحبت شدن باهاش و کتابی که بهم معرفی کرد. ترغیب شدم زودتر تهیهاش کنم و شروع کنم به خوندنش ..
تا الان [ ۲ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- وبسایت جدید و شروعی دوباره ...
- ۱۴۰۲، سالی که نکو نبود!
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
آخرین نظرات شما
-
فاطمه ... گفتــه :
سلام. انشالله موفق باشید 🌸 -
Mahan گفتــه :
شماچرا دچار ضعف اعصاب شدید؟ مگه ... -
𝐿𝑎𝑑𝑦 ^^ گفتــه :
عجیبه الان فهمیدم.. 2 سال بعد از ... -
Mahan گفتــه :
پس راست میگن تواین دنیا از هر یک نفر ۷ تا شبیه اش هست 😊 -
Mahan گفتــه :
اینستا alikowsariii 🤔 -
Mahan گفتــه :
علی کوثری !خیلی شبیه شماست 😳 -
Mahan گفتــه :
مرسی پیج که نگذاشتید شما یک ... -
Mahan گفتــه :
میشه ادرس پیج دلنوشته هاتون ... -
Raha گفتــه :
همیشه ۱۵ صفحه کتاب منو یاد شما ... -
Mona گفتــه :
تنتون سلامت امیدوارم به ...
منم همیشه به حرفای ادما توجه میکنم شاید خیلی ها تو حرفاشون یکی دوتا نکته باشه ویک تلنگر برامم.وبرعکسش در کل بنظرم بعضی دیدار ها وصحبت ها سبب خیر میشه الانم معرفی این کتاب اینجا کمکی بود برامن چون این موضوع تفاوت ها ذهنم درگیر کرده بود همیشه سپاس از شما 🙏🌸