راننده اسنپی که سبب خیر شد !
- ۰۲/۰۱/۲۸ ، ۱۷:۲۶ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۳۸۰ بازدید
تو این یک سال اخیر زندگیم کاملا به این اعتقادم رسیدم که هیچ اتفاقی، دیداری و حتی مکالمه ایی بی دلیل نیست و میتونه برای آدمیزاد یه درس بزرگ یا اتفاق کوچیکی رو رقم بزنه. داشتم با اسنپ از جایی برمیگشتم که راننده سر صحبت رو با احوال پرسی و صحبت از شغل و ... من باز کرد. حدود یک ساعتی رو با هم همسفر بودیم و از همه جا، سیاست تا اقتصاد صحبت کردیم. آدم خیلی جالب و پری بود و تو همه مسایل دیدگاههای منطقی داشت. وقتی صحبت رسید به داستان متاهلی و ازم پرسید که ازدواج کردم یا نه و من خیر دادم شروع کرد از مسایل عاطفی و داستانش گفتن. میگفت با همسرش مشکلات زیادی رو داشتن و از دوتا خانواده کاملا متفاوت بودن. خانوم از خانوادهایی امروزی و آقا از خانوادهایی سنتی و مذهبی که همین موضوع باعث خیلی اختلافات و بحثها شده بود. سرتون رو در نیارم آخر صحبتهاش رسید به معرفی یه کتاب به اسم "عشق هرگز کافی نیست" نوشته "آرون تیبک" که نجات بخش زندگیشون بود. اینقدر از این کتاب تعریف کرد که ترغیب شدم برم بخرمش و شروع کنم به خوندنش.
وقتی از ماشین پیاده شدم یه تشکر گرم ازش کردم و بهش گفتم: شاید شما باید امشب با من همسفر میشدی و راجع به چیزهایی با من صحبت میکردی که دوست داشتم بشنوم! ممنونم و تا عمر دارم این سفر رو فراموش نمیکنم. بعد از صحبتم رفت و چند متر دور نشده برگشت و گفت خیلی وقت بود نتونسته بودم با کسی حرف بزنم و احساس سبکی میکنم! کاش این سفر رو مهمون من شدی و هزینهایی رو پرداخت نمیکردی! بهش گفتم پول مهم نیست به فال نیک بگیرش ..
شب عجیبی بود! تو شکرگزاریم از خدا تشکر کردم بابت قرار دادن این آدم تو مسیرم، از همصحبت شدن باهاش و کتابی که بهم معرفی کرد. ترغیب شدم زودتر تهیهاش کنم و شروع کنم به خوندنش ..
تا الان [ ۲ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
- چیزی از لانگ کووید میدونید ؟
- آقایون فرمودن اینترنت طبقاتی میخوایم !
- حمله قلبی ساعت 2 بامداد !
- برای صابر راستی کردار عزیز ..
- گریه با طعم رزومه و استخدام !
آخرین نظرات شما
-
هوپ ... گفتــه :
عزیز چشم قشنگ... متوجه میشد نور رنگی چطوریه؟ -
Ronia گفتــه :
اخه چرااین دنیا اینقدر درد داره 🥺 -
امیررضا ... گفتــه :
میدونی، این روزا که صحبت های آدما ... -
مهدیار (مترسک) گفتــه :
یاد همکلاسی نابینام افتادم، چقدر ... -
Rahena . گفتــه :
خط آخر : «هر چیزی که بدان مغروری ... -
طیبه گفتــه :
سالها پیش دیدمش و همونطور که ... -
Ronia گفتــه :
دست بالادست زیاد هست .اگه کسی به ... -
Ronia گفتــه :
روزتون خیلی خیلی مبارک دکترررر -
خانم خوشبخت گفتــه :
مگه 25 شهریور چه خبره که قراره این اتفاقات بیوفته؟ -
Ronia گفتــه :
الهی آمین
منم همیشه به حرفای ادما توجه میکنم شاید خیلی ها تو حرفاشون یکی دوتا نکته باشه ویک تلنگر برامم.وبرعکسش در کل بنظرم بعضی دیدار ها وصحبت ها سبب خیر میشه الانم معرفی این کتاب اینجا کمکی بود برامن چون این موضوع تفاوت ها ذهنم درگیر کرده بود همیشه سپاس از شما 🙏🌸